سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهدای لسان الارض
قالب وبلاگ
حضور حماسی و آگاهانه مردم بصیر و انقلابی ایران در 22 بهمن 88 ناقوس مرگ فتنه انگیزان را به صدا درآورد اما ساده انگاری است اگر تصور شود فتنه انگیزان و عناصر پشت پرده دست از فعالیت خود برداشته اند. این حضور بی نظیر خط بطلانی بر تفکر ولایت گریزی اصلاح طلبان کشید اما دستاورد 22 بهمن امسال که ترنم وحدت و ولایت پذیری را به ارمغان آورد وظایفی را بر همگان تعریف و تشریح نمود. اولین وظیفه خطیر به دولت عدالت محور مربوط می شود و آن تلاش صادقانه و هوشمندانه برای خدمت بی منت به این ملت بزرگوار است.
دومین وظیفه: مطالبه به حق مردم از دستگاه قضایی کشور برای معرفی سران فتنه و محاکه آنان است که متأسفانه تاکنون نمره قابل قبولی را در اندیشه و افکار مردم شریف و انقلابی کسب نکرده اند. و قطعا مماشات و مصلحت اندیشی های نابجا کوس رسوایی مرعوبان از باند مافیایی فتنه را هم به صدا در می آورد. و این درخواست بدون شک تا محاکمه سران فتنه تداوم خواهد داشت. سومین وظیفه و پیام به خواص نظام مربوط می شود که هر کس ادعا خواص بودن دارد موظف است  از مواضع دوپهلو بپرهیزد و شفاف موضع خود را آشکار نماید. و در این خصوص مردم نکته های فروانی در دل نهفته دارند و منتظر بازتاب و عملکرد آنان پس از حماسه 22 بهمن می باشند. و در میان خواص این وظیفه نمایندگان محترم مجلس خبرگان رهبری است که باید در اجلاس آتی خبرگان رهبری قاطعانه و با صراحت از ریاست فعلی مجلس خبرگان بخواهند که با مواضع شفاف آخرین مواضع خود را پیرامون فتنه گران و فرزندان و وابستگان خود افشا نمایند. .
بساری از تحلیل گران سیاسی بر این اعتقادند که حضور ریاست مجمع تشخیص مصلحت در حماسه 22 بهمن صرفاً از سر ناچاری انجام پذیرفته است و ایشان هنوز بر همان مواضع سابق خود اصرار دارند و از این رو اعلام مواضع شفاف ایشان کاملا ضروری و تعیین کننده است.
سران فتنه باید این پیام صریح ملت ایران را در راهپیمایی 22 بهمن درک کرده باشند که کرامت و بررگواری رهبر معظم انقلاب تاکنون برای بازگشت فریب خوردگان بوده است و اینک که قاطبه مردم حساب خود را از فتنه انگیزان پس از انتخابات جدا کرده اند و تعداد هوادارانشان روز به روز کاسته شده است دیگر آخرین  فرصت فرجام خواهی در اختیار آنان است و تنها با توبه واقعی و سعی در جبران خسارات مالی و درخواست عفو از خانواده کشته شدگان وقایع پس از انتخابات می توانند اندکی از جرایم خویش را کاهش دهند (که از لجاجت هشت ماهه گذشته امری بعید به نظر می رسد)
و اصلی ترین پیام حماسه بهمن هشتاد و هشت مشت محکمی است که بر دهان یاوه سرایان شرق و غرب صهیونیست و آمریکا و اسرائیل زده اند. و نشانه های سرخوردگی و یأس و ناامیدی معاندان نظام جمهوری اسلامی پس از این حضور باشکوه نمایان است.
همه باید همواره شاکر این بصیرت و آگاهی مردم باشیم و با ولایت پذیری خود تمام تلاش های مذبوحانه دشمن را بی اثر گردانیم و سلامتی نقش آفرین این حماسه یعنی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی  خامنه ای طلب نماییم.
و آخر دعوانا  ان الحمدلله رب العالمین 

[ پنج شنبه 88/11/29 ] [ 11:44 صبح ] [ الله اکبر خامنه ای رهبر ] [ نظر ]
سکوت مقدمه سقوط است ودو پهلو گویی مترادف یاوه گویی
آقای هاشمی رفسنجانی تا کی دو پهلوسخن می گویید وتا کی درمقابل برخی جریانات سکوت اختیار می کنید. چرا از سرنوشت منتظری درس عبرت نمی گیرید.و در دام علو وعجب خود گرفتارید.
ظاهراً حضرت عالی هم در زیر سقف سقیفه جا خوش کرده اید و پیروزی نهضت امام خمینی را مرهون مجاهدت های خود و بذل وبخشش های امولتان در دوران مبارزه می دانید.
این همان بیراهه ای است که منتظری را در دام خودبینی گرفتار ساخت. شیطنت برخی رندان فرصت طلب وساده لوحی او باعث گردید خود را از امام خمینی رحمه الله علیه انقلابی ومجاهدتر ومحقق تر در رهبری بداند وساده لوحانه با تشویق و ترغیب فرصت طلبان دنیا طلب به منجلاب غرور وتکبر خویش فرو رود . و بیچاره کارش به آنجا کشید که در مراسم تشییع و ترحمیش منافقین و بهائیان و اوباما رئیس جمهور پلید آمریکا برایش اشک تمساح ریختند و او را پدر صلح جهانی نامیدند.
«تلک الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علواً فی الارض ولاف و العاقبه للمتقین.»
مرجع تقلید بی ولایت کارش به آنجا رسید که او را مشهور ومحشور با ندا آقا سلطان نمودند وشعار دادند عزا عزا است امروز منتظری نستوه پیش نداست امروز.
حقانیت رهبر معظم انقلاب در جایگاه ولایت بیش از هرعالم وآیت ا... و مرجع دیگری برای شما واضع وآشکار است. ای کاش سخنان خویش را در مجلس خبرگان پس از ارتحال امام (ره) در ذهن مرور می کردید.
به یاد آورید که فرمودید:
«من نسبت به حضرت امام خمینی(ره) روی بازتری داشتم ومسائل را بی پرده با ایشان مطرح می کردم یک روز که خصوصی خدمت معظم له رسیده بودم بی پرده در مورد قائم مقامی رهبری ومشکلاتی که احتمالاً پیدا می شود صحبت کردم.
حضرت امام (ره) در آن جلسه به من فرمود:
[شما در بن بست نخواهید بود آقای خامنه ای درمیان شما هست چرا خودتان نمی دانید؟!]
این جلسه مربوط به اواخر عمرحضرت امام(ره) بود درهمان روزها امام برای مقام معظم رهبری کلمه برادر را به کارمی بردند. قطعاً این تعبیر بی معنا نبود.
ما آن روزها از این تعبیرات به موضوع رهبری حضرت آیه ا..خامنه ای منتقل نشدیم.
اما گفته های امام خمینی(ره) نشانگر این است که معظم له آیه ا... خامنه ای را شایسته این کار می دانستند .چنانکه به حاج احمد آقا فرموده بودند:
«الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند».
حال پرسش اساسی دلسوزان نظام از حضرت عالی این است شما را چه شده است که سخنان حضرت امام (ره) را بر سخنان فرزندان ناخلفتان ترجیح داده اید و از گوشه وکنار شنیده می شود که طرح حکمیت و محدود سازی رهبری در  سقیفه پست حضرت عالی طراحی شده است.
امروز همه می دانند که جدا شدن شما از خط ولایت چه هزینه های سنگینی را بر نظام جمهوری اسلامی تحمیل می کند و آخرین دغدغده های آن پیر فرزانه دغدغه جدایی شما از خط ولایت رهبر معظم انقلاب بود.
امروز چه کسی است که نداند مقصود رهبر معظم انقلاب در سخنانشان خطاب به خواص اهل تأثیر حضرت عالی می باشد.
وچه کسی است که نداند آتش این فتنه می تواند با مواضع صریح شما به سردی گراید؟
کافی است مواضع خود را با مواضع رسانه های اصول گرا و بیگانه مقایسه کنید هرگاه کلامی درجهت حمایت از ولایت از شما شنیده می شود.جبهه ی ضد انقلاب را دل بستن به شما مأیوس می گردد. و بارقه امید در دل دوستداران نظام و انقلاب جلوه می نماید و هرگاه کلامی دو پهلو و موافق سران فتنه و استکبار می زنید احسن و آفرین رسانه های غربی گوش جهان را کر می کند.
اگر سخنان رهبر معظم انقلاب را پی گیری فرماید تلاش معظم له برای اصلاح موضع درمی یابید چنانکه ایشان به جناب آقای حداد عادل فرموده بودند من اگر احتمال دهم کسی حتی به یک تار مو به نظام و ولایت متصل است آن تار مو را قطع نخواهم کرد.
همه در شگفتی مانده ایم که چه چیز باعث شده است حضرت عالی تلاش در جدایی از انقلاب و ولایت نمایید اگر تصور می فرمایید با مطرح نمودن حکمیت خود عنان نظام را در دست خواهید گرفت خیال پوچ وساده لوحانه ای را در ذهن پرورانیده اید.
الحاح و پافشاری شما در حمایت از فتنه انگیران و آشوبگران روز به روز دلسوزان وامت انقلابی را از شما دورتر خواهد نمود.
به یقین بدانید که خبرگان رهبری هم در رأی خود تجدید نظر خواهند نمود و کار به آنجا خواهد کشید که مردم از رهبر انقلاب تقاضای عزل شما را از منصب ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بنمایند.
کما اینکه درکوچه وبازار زمزمه های این درخواست شنیده می شود.
جناب آقای هاشمی رفسنجانی باید بدانید که با بصیرتی که مردم فهیم و انقلابی ایران نسبت به جریانات فته پیدا کرده اند تاکتیک های زیکزاک رفتن شما،شما را از تیرهای دوست و دشمن مصون نمی دارد.
حادثه عاشورا بهترین نمونه برای عبرت گرفتن است. به حضرت عالی توصیه می کنم زیارت عاشورا را بصیرانه و عارفانه و عبرت آموزانه بخوانید و در صحنه عاشورایی آخرالزمان جایگاه خویش را پیدا کنید .زیارت عاشورا مصادیق جبهه ی حق وباطل را به خوبی افشا می کند.
«یا لیتنا کنا معک» را در عرصه مواضع خود باخته ی کنونی محک بزنید.
زیارت عاشورا زیارتی است که درآن اسامی جبهه باطل را به لعن ذکر کرده است.
و شاید فلسفه اش این باشد که در گذر ایام ماجرای کربلا به افسانه وموهوم تشبیه نشود.حال آیا از جمله افرادی خواهیم بود که شب عاشورا حسین بن علی علیه السلام را با برداشتن بیعتش تنها می گذاریم و یا نوید شهادت را  از لبان گهربار مولا وحسین زمانه می شنویم؟
اینک نیز شب عاشوراست وچراغ های خجلت آفرین خاموش گردیده است حسینیان درخیمه سیدالشهداء علیه السلام می مانند و آنانکه ذره ای وابستگی به دنیا دارند ازتاریکی جنجال آفرینی های رسانه های بیگانه،برای جدا شدن از عرصه انقلاب بهره می گیرند و به صف دنیا طلبان  مدرنیته و بهشت کارگزارانی می پیوندند.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیراً
[ یکشنبه 88/11/18 ] [ 8:31 صبح ] [ الله اکبر خامنه ای رهبر ] [ نظر ]
حالی درون پرده بسی فتنه می رود!!!
در فتنه آخرالزمان زمینه های افشای ماهیت اشخاص و جریانات سیاسی و اجتماعی فراهم می شود. باید پذیرفت که زمینه های سقوط و انحراف اشخاص سالها پیش  فراهم گردیده است و به طور مسلم یک شبه کسی راه عوض نمی کند.
آنانکه قطب نمای گراگیری هدف را از کف نمی دهند و مسیر خود را با شاخص از پیش تعیین شده کنترل می نمایند هرگز به بیراهه نمی روند.
اگر جریانات فتنه انگیز و سران فتنه در سالهای گذشته توصیه های قرآن و روایی امام راحل عظیم الشان رحمه الله علیه و در ادامه رهنمودهای رهبر معظم انقلاب حضرت آیه الله العظمی خامنه ای مد ظله العالی را مورد توجه و وجهه همت خویش می گردانیدند کارشان به اینجا نمی کشید.
مباحث قرآنی و اخلاقی مطرح گردیده از سوی بزرگان منحصر به افراد خاص نیست.
اگر حضرت امام خمینی(ره) در هنگام تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر اشاره به حدیث «حب الدنیا رأس کل خطیئه» داشت مقصودش صرفاً بنی صدر نبود. به عبارت دیگر این رفتار افراد است که با برخی احادیث و روایات منطبق می شود.
اگر جناب هاشمی رفسنجانی و سران فتنه و اعوان و انصارشان تاکیدات رهبر معظم انقلاب را (بویژه از دوران دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی) توجه می کردند کارشان اینچنین به نفاق و دورویی و مقابله با آرمانهای انقلاب نمی کشید.
در آن ایام بارها از بیانات رهبر معظم انقلاب می شنیدیم که به دولتمردان توصیه به پرهیز از اشرافی گری و تجمل گرایی می شد اما سیاست گل و بلبل و رفاه و تجمل به جای سیاست خدمت رسانی رشد و ترقی یافت.
امرزو گوشه هایی از کج روی های حضرات برملاگردیده است و اینگونه خشم و انزجار مردم را نسبت به این سیاست چپاولگرانه شاهد هستیم.
در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری بغض دیرینه مردم نسبت به رانت خواری و چپاول بیت المال مسلمین و ارتشا ترکید.
آنچه در اولین مناظره انتخاباتی توسط ریاست محترم جمهور دکتر احمدی نژاد مطرح گردید افشای همان مطالبی بود که مردم از آن باخبر بودند و جرأت بیان آن را نداشتند.
در آن ایام افشای حقیقت عملکرد کارگزارانی و اصلاح طلبانه حضرات دلها را به سوی احمدی نژاد متمایل کرد. اگر آن افشاگری صورت نمی گرفت آرای احمدی نژاد به بیست و چهار میلیون نمی رسید.
و از سوی دیگر تلاش اصلاح طلبان و کارگزاران و مخالفان داخلی و خارجی نظام برای رای نیاوردن گفتمان عدالت به اوج خود نمی رسید.
ماورای این بحث ها و قیل و قال های سیاسی این دنیا باید توجه به آخرت نمود و هر کس به عملکرد خویش بهتر از دیگران آگاه است.«بل الانسان علی نفسه بصیره»
دیر یا زود پرونده اعمال همگی ما بسته خواهد شد و امکان بازگشتی و اصلاح اموری برای هیچ فردی وجود ندارد. ای کاش جناب هاشمی رفسنجانی به تفسیر رهنمای خود مجدداً مراجعه می فرمودند و با نگاهی به شناسنامه خود و باقی مانده عمر به اصلاح فردای قیامت خویش می پرداختند که گوشه هایی از پرده اسرار عملکردشان برون افتاده است کدام باقیات الصالحات از فرزندان مفسده جوی خود به جا گذاشته اند.
 امروز که با مواضع دو پهلو و تأمل برانگیز خود آتش فتنه انگیزان را فراهم نمودند فردای قیامت چه پاسخی برای امام شهدا دارند.
حالی درون پرده فتنه می رود
تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند؟!
[ پنج شنبه 88/11/15 ] [ 8:22 صبح ] [ الله اکبر خامنه ای رهبر ] [ نظر ]

یاد پدر نمی کنند این پسران ناخلف!!!
حجه الاسلام و المسلمین ذوالنور خاطره ای تأمل برانگیز را از دوران دفاع مقدس بیان می کنند که هر شنونده ای را به حیرت وامی دارد. ایشان نقل می کند:
در دوران دفاع مقدس همراه با مقام معظم رهبری عازم مقر تیپ الغدیر یزد شدیم و پس از سخنرانی معظم له در جمع رزمندگان به سنگر فرماندهی رفتیم. حضرت آیه الله سید روح الله خاتمی(پدر سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق) نیز حضور داشتند. ایشان پس از خوش آمدگویی با دست های لرزان خود کاسه بزرگی را برداشت و مقداری ماست در آن ریخت و شروع به درست کردن دوغ نمود. دوغ که آماده شد کاسه را خدمت آیه الله خامنه ای آوردند و فرمودند آقا دوغ را برای شما درست کرده ام.
مقام معظم رهبری فرمود: شما خیلی به زحمت افتاده اید خودتان میل بفرمایید.
آیه الله خاتمی عرض کرد: اول شما میل بفرمایید چرا که این دوغ را برای شما آماده کرده ام.
شما میل بفرمایید من باقیمانده آن را به عنوان تبرک خواهم خورد.
مقام معظم رهبری خواستند کاسه را بگیرند که آیت الله خاتمی فرمودند: نه! می خواهم با دست خودم به شما دوغ بدهم! و با همان دستان لرزانشان کاسه را نگه داشتند تا آقا از آن دوغ نوشیدند و پس از نوشیدن دوغ کاسه را بر زمین گذاشتند و آن را چرخانیدند و کاسه را بلند کردند و لبهای خود را درست همان جایی که حضرت آقا از آن دوغ میل کرده بودند(جای لبهای آقا) گذاشتند و دوغ را نوشیدند.
این خاطره بیانگر معرفت حضرت آیه الله سید روح الله خاتمی نسبت به مقام معظم رهبری در زمانی است که هنوز است که هنوز امر ولایت بر ایشان محقق نشده بود و در کسوت ریاست محترم جمهوری بودند و نشان از دید عارفانه آن بزرگوار دارد.


پیش از این که در یکی مقالات خود بیان کردم که از کودکی بر منابر و گاه در افواه بزرگترها شنیده بودم که در آخرالزمان پسران سر پدران خویش را می برند و تعبیر این روایات و نقل قول ها را اینک می توان اینگونه بیان کرد که قرار نیست پسران حتماً چاقو و خنجر در دست گیرند و سر ایشان را از تن جدا کنند بلکه شاید مقصود از سر همان اندیشه و افکار و اعتقادات پدران است که با مخالفت پسران مواجه می شود.
امروز به جرأت می توان گفت که روح ملکوتی روح الله خاتمی از عملکرد فرزندانش به ویژه سید محمد آزرده است. دیروز پدر از جای لبان رهبر معظم انقلاب تبرک می جست و آن گونه با محبت دوغ گوارا برایشان می نوشانید و امروز فرزندش کاسه پر زهر حکمیّت در دست گرفته است تا به این سلاله رسول الله بنوشاند.


شهید مرتضی مطهری آنگونه به ولایت امام و نظام عشق می ورزید و فرزندش اینگونه آب به آسیاب دشمنان می ریزد. به راستی این فتنه آخرالزمان نیست؟
جناب هاشمی رفسنجانی نیز اگر خوشبینانه بنگریم مانند زبیر در بند سخنان فرزندان ناخلف خویش گرفتار است و ناگزیر به مقابله با ولایت است. هرچند که خود خوب می داند و بر زبان هم می آورد که حق با مقام معظم رهبری است و این از مصادیق «ان اموالکم و اولادکم فتنه است.


[ یکشنبه 88/11/11 ] [ 8:29 صبح ] [ الله اکبر خامنه ای رهبر ] [ نظر ]

یاد پدر نمی کنند این پسران ناخلف!!!
حجه الاسلام و المسلمین ذوالنور خاطره ای تأمل برانگیز را از دوران دفاع مقدس بیان می کنند که هر شنونده ای را به حیرت وامی دارد. ایشان نقل می کند:


در دوران دفاع مقدس همراه با مقام معظم رهبری عازم مقر تیپ الغدیر یزد شدیم و پس از سخنرانی معظم له در جمع رزمندگان به سنگر فرماندهی رفتیم. حضرت آیه الله سید روح الله خاتمی(پدر سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق) نیز حضور داشتند. ایشان پس از خوش آمدگویی با دست های لرزان خود کاسه بزرگی را برداشت و مقداری ماست در آن ریخت و شروع به درست کردن دوغ نمود. دوغ که آماده شد کاسه را خدمت آیه الله خامنه ای آوردند و فرمودند آقا دوغ را برای شما درست کرده ام.
مقام معظم رهبری فرمود: شما خیلی به زحمت افتاده اید خودتان میل بفرمایید.
آیه الله خاتمی عرض کرد: اول شما میل بفرمایید چرا که این دوغ را برای شما آماده کرده ام.
شما میل بفرمایید من باقیمانده آن را به عنوان تبرک خواهم خورد.
مقام معظم رهبری خواستند کاسه را بگیرند که آیت الله خاتمی فرمودند: نه! می خواهم با دست خودم به شما دوغ بدهم! و با همان دستان لرزانشان کاسه را نگه داشتند تا آقا از آن دوغ نوشیدند و پس از نوشیدن دوغ کاسه را بر زمین گذاشتند و آن را چرخانیدند و کاسه را بلند کردند و لبهای خود را درست همان جایی که حضرت آقا از آن دوغ میل کرده بودند(جای لبهای آقا) گذاشتند و دوغ را نوشیدند.
این خاطره بیانگر معرفت حضرت آیه الله سید روح الله خاتمی نسبت به مقام معظم رهبری در زمانی است که هنوز است که هنوز امر ولایت بر ایشان محقق نشده بود و در کسوت ریاست محترم جمهوری بودند و نشان از دید عارفانه آن بزرگوار دارد.
پیش از این که در یکی مقالات خود بیان کردم که از کودکی بر منابر و گاه در افواه بزرگترها شنیده بودم که در آخرالزمان پسران سر پدران خویش را می برند و تعبیر این روایات و نقل قول ها را اینک می توان اینگونه بیان کرد که قرار نیست پسران حتماً چاقو و خنجر در دست گیرند و سر ایشان را از تن جدا کنند بلکه شاید مقصود از سر همان اندیشه و افکار و اعتقادات پدران است که با مخالفت پسران مواجه می شود.
امروز به جرأت می توان گفت که روح ملکوتی روح الله خاتمی از عملکرد فرزندانش به ویژه سید محمد آزرده است. دیروز پدر از جای لبان رهبر معظم انقلاب تبرک می جست و آن گونه با محبت دوغ گوارا برایشان می نوشانید و امروز فرزندش کاسه پر زهر حکمیّت در دست گرفته است تا به این سلاله رسول الله بنوشاند.
شهید مرتضی مطهری آنگونه به ولایت امام و نظام عشق می ورزید و فرزندش اینگونه آب به آسیاب دشمنان می ریزد. به راستی این فتنه آخرالزمان نیست؟
جناب هاشمی رفسنجانی نیز اگر خوشبینانه بنگریم مانند زبیر در بند سخنان فرزندان ناخلف خویش گرفتار است و ناگزیر به مقابله با ولایت است. هرچند که خود خوب می داند و بر زبان هم می آورد که حق با مقام معظم رهبری است و این از مصادیق «ان اموالکم و اولادکم فتنه است.
علیرضا لطفی


[ شنبه 88/11/10 ] [ 9:0 صبح ] [ الله اکبر خامنه ای رهبر ] [ نظر ]
دستگاه قضایی چرا کلاه خود را قاضی نمی کند؟!
نظام جمهوری اسلامی بر سه پایه قوه مقننه وقوه مجریه وقوه قضائیه و بر اساس اصل تفکیک قوا استوار است. بدیهی است اگریکی از این سه قوه همرتبه وهمپایه دیگر عمل نکند تعادل نظام به هم می خورد.
عملکرد دستگاه اجرایی نظام(دولت)توسط نظارت قوه مقننه و احکام قوه قضائیه به شدت تحت کنترل است. قوه مقننه نیز خارج از چهارچوب قانون اساسی وشرع نمی تواند قانونی را به تصویب رساند و هر قانونی کوچکترین تناقضی با قانون وشرع داشته باشد درفیلتر شورای نگهبان اجازه عبور نمی یابد.
هرچند در قوه قضائیه نیز نظارت هایی وجود دارد اما به نظر می رسد بیشترین چالش نظام جمهوری اسلامی در اجرای احکام اسلام در دستگاه قضایی است.
مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی های خود در جمع مسؤولان قضایی کشور به این نکته اشاره فرمودند که معمولاً یکی از طرفین پرونده های قضایی علی القاعده از اعلام نظر و قضاوت قضات ناراضی است. ومهم اجرای عدالت وحکم اسلام است.
متأسفانه در سالهای اخیر این نکته بیشتر به نظر می رسد که هر دو طرف پرونده های قضایی از عملکرد دستگاه قضایی ناراضی اند و به نحوی هم متهم وهم شاکی به عملکرد این دستگاه معترضند.
در جریانات اغتشاشات روز عاشورا نتیجه سهل انگاری دستگاه قضا در برخورد با آشوب طلبان به نمایش گذاشته شد. با این حال حضورگسترده و میلیونی مردم در سراسر کشور هشتم ونهم دی ماه زمینه را برای برخورد قاطع و قانونی با اغتشاشگران و سران فتنه فراهم نمود و یکی ازخواسته های مردم پس ازمحکوم نمودن حرکت وقیحانه فتنه ی سبز برخورد انقلابی و قاطعانه با سران فتنه و عوامل آشوبگر بود.
دستگاه قضایی کشور هم تحت تأثیر فضای عمومی اعتراض مردم قول داد به پرونده فتنه انگیزان و آشوبگران با فوریت و اولویت رسیدگی کند.و هر روز از رسانه ها اعلام می شد که به محض تکمیل پرونده ها توسط دستگاههای اطلاعات و انتظامی مسئله با سرعت و دقت پی گیری می شود.
متأسفانه پس از اعلام وصول پرونده های تکمیلی صرفاً یک جلسه دادگاه به طور علنی و با امّا و اگرها و شرایط ویژه و در حد پنج متهم تشکیل گردید و به پرونده فقط دو نفر آن هم نیمه تمام رسیدگی شد. بدون اینکه نامی از آشوبگران منافق برده شود!!!!
مماشات با سران فتنه وآشوبگران به حدی است که متهمان پرونده فتنه انگیزان جرأت پیدا می کنند علیه مدیر مسؤول کیهان و ایران و وطن اعلام شکایت کنند و مسخره تر از همه اینکه علی رغم شکایات میلیونی و طومارهای فراوان به دستگاه قضایی علیه سران فتنه موسوی- کردی و خاتمی و.... این افراد برای برای یک بار هم به دادگاه فراخوانده نمی شوند.اما شکایت این خائنان برملت مورد توجه قرارمی گیرد و مدیر مسؤول کیهان و ایران و وطن به دادگاه فراخوانده می شوند تا آنجا که نماینده مردم تهران در مجلس حجه السلام رسایی درمجلس به این عملکرد دستگاه قضایی اعتراض می کند.که چگونه است شکایت بیش از130نماینده مجلس از سران فتنه با بی توجهی دستگاه  قضایی مواجه می شود ولی شکایت نیم بند حضرات فتنه جو مورد توجه قرار می گیرد؟!
حضرت آیه ا...صادق آملی لاریجانی در سخنان خود سخن از بصیرت و ضرورت  بصیرت در فتنه اخیر می رانند درحالی که دستگاه تحت نظرخود هیچ حرکت بصیرت گونه از خود نشان نداده است. این روزها در میان سخنان مردم به خوبی شنیده می شود که ای کاش یک احمدی نژادی هم در دستگاه قضایی کشور پیدامی شد که عدالت را محور کار خود قرار دهد و شجاعانه و بدون واهمه از مافیای قدرت پا به عرضه قضاوت بگذارد.
ظاهراً دستگاه قضایه به عاشورا که نرسیده است هیچ حتی درحد توابین هم قصد برخورد با آشوبگران و فتنه جویان را ندارد. در حالی که مردم انقلابی ایران در انتظار حرکتی مختار گونه در برخورد با عوامل آشوب و فتنه اند.
اینکه در آستانه اربعین حسینی و یوم ا... 22 بهمن و ایام دهه فجر انتظار می رود برخوردی قاطع و احکامی مستند وشفاف علیه آشوبگران به اجرا درآید تا هوس آشوب مجدد در22بهمن در سر دشمنان پخته نگردد.دستگاه قضایی اکنون باید کلاه خود را نسبت به عملکرد خویش قاضی کنند. بدیهی است در ماجرای این فتنه مردم دیگر منتظر سیاست های مسامحه کارانه نخواهند نشست و بنا نیست که علی زمان به مالک اشتر فرمان برگشت ازصفین را صادر کند زیرا بصیرت امروز ملت ایران هرگز با لشکریان آن روزحضرت قابل مقایسه نیست.
مردم آماده اند تا شتر فتنه ناکثین را پی کنند و این بار حتی یک نفر از نهروانیان را زنده نگذارند. وقطعاً عمود خیمه معاویه نیز کشیده خواهد شد. زیرا هزاران مالک اشتر در یک قدمی خیمه قاسطین صف آرایی نموده اند.
بنابراین به مسؤولان قضایی کشور توصیه می شود همگام وهمراه با سیل خروشان امت انقلابی درکویر کردن چشمان فتنه گران بکوشند. زیرا این سیل و خروش هیچ مانعی را بر سر راه خویش برنمی تابد.
و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه.
[ سه شنبه 88/11/6 ] [ 11:58 صبح ] [ الله اکبر خامنه ای رهبر ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 72244